• وبلاگ : قربون كبوتراي حرمت امام رضا
  • يادداشت : مسعود كفتر باز
  • نظرات : 0 خصوصي ، 39 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    عاقبت خط کج و معوج جاده سنگلاخ پايان يافت ،
    و من رسيدم غبار آلود ،
    بي هراس از کين کين خواهان به کمين نشسته ،
    به اميدي که نويدش بر هوس بود مرا .
    و آن دم که نگهم جستجو کنان پرسيد :
    " به کدامين مکان نشاني از اوست !؟ "
    تکيه بر سينه ديوار ،
    گفت آهسته تک درخت بيد خشکيده ، با من ،
    آمدي جانم به قربانت ولي...
    نم نم بوسه سرد باران پاييزان ،
    اينک با آب ديدگانم ،
    آرام آرام گونه هاي خاک آلوده ام را مي شويند.
    ... و من ندانستم دير زماني ديده اي سوي ديارم نگران بود !
    هرگز ...
    هرگز که دگر آرزو نتوان کرد ،
    ستاره اي ، همنشين باشدش با من ،
    در سراب آسمان اميدم ...
    بر او خواهم بخشود .
    بر او خواهم بخشود اين رفتن بي صدايش را ،
    اويي که پيوند سبز وجودش ،
    با ياد من است هنوز ...
    [گل][گل][گل]

    واقعا زيباست